در نتیجه ی تغییرات مداوم ناشی از جهانی شدن، فن آوری های در حال ظهور و چرخه عمر محصول کوتاه تر، دانش و نوآوری در حال حاضر به مزایای رقابتی اصلی بسیاری از شرکت ها تبدیل شده است. به ویژه شرکت هایی که به توان شناسایی سریع تغییرات در محیط اقتصادی داخلی و جهانی خود و پاسخ به این تغییرات با راه حل های مناسب، وابسته هستند. برای تبدیل شدن به رقابتی ترین و پویاترین بازار دانش بنیان در کشور و جهان، انتظار می رود که این اثر حتی چند برابر شود.
بنابراین، نوآوری های بازار محور، ساختارهای شفاف و همچنین توسعه استراتژیک شایستگی های اصلی، پیش شرط های ضروری برای رشد پایدار و رقابت در آینده است. سرمایه فکری مبنایی برای محصولات و خدمات با کیفیت بالا و همچنین نوآوری های سازمانی است. تا کنون، ابزارهای مدیریت سنتی و صورت وضعیت ها، مدیریت سیستماتیک سرمایه فکری را پوشش نداده اند. با استفاده از ارزشگذاری سرمایه فکری این مهم محقق می شود.

هدف ارایه گزارشات یکپارچه، افزایش شفافیت و بهبود عملکرد است. یک گزارش یکپارچه نشان می دهد که یک سازمان چگونه در طول زمان ارزشی را خلق، حفظ یا کاهش می دهد. ارزش صرفاً توسط یک سازمان یا در داخل آن خلق، حفظ یا کاهش نمی یابد. بلکه:

  • تحت تاثیر محیط خارجی قرار دارد. (اهمیت لزوم شناسایی سرمایه رابطه ای)
  • از طریق روابط با ذینفعان، خلق می شود. (اهمیت لزوم شناسایی سرمایه رابطه ای)
  • وابسته به منابع مختلف است. (اهمیت لزوم شناسایی سرمایه ساختاری و انسانی)
ارزشگذاری سرمایه فکری در ذهن مدیران

سرمایه ساختاری: آنچه بین افراد اتفاق می افتد، چگونه افراد به شرکت ارتباط داده می شوند و آنچه که پس از ترک آنها در شرکت باقی می ماند؛
سرمایه انسانی: آنچه که یک کارمند با خود به فرایندهای ارزش افزوده می آورد؛
سرمایه رابطه ای: روابط شرکت با ذینفعان خارجی و داخلی.

کمترین نتیجه مثبت اجرای ارزشگذاری سرمایه فکری “تغییر نگرش” سازمانها به ترکیب سرمایه هایشان و دستیابی به موفقیت در رقابت از طریق “افزایش مشارکت” کلیه کارکنان آن سازمان در ارزش آفرینی و بهبود عملکرد آن است.
از دیگر اهداف این کار مدیریت و کاهش هزینه ها، افزایش درآمد و سودآوری از منظر عملکرد مالی و افزایش رضایت کارکنان، بهبود کیفیت شغلی پرسنل، کاهش تقارن اطلاعاتی، افزایش شفافیت، افزایش اعتبار اجتماعی و شهرت از طریق همیاری پرسنل در ایجاد زیر ساختها و موفقیت کسب و کار، به عنوان بخشی از ساختار سازمانی است.
با ارزشگذاری سرمایه های فکری می توانیم بخشی از اثرات منفی تهدیدهای حاکم بر سازمان خود را، با شناسایی و مدیریت عوامل موثر سرمایه فکری و تمرکز بر وجوه با اهمیت آن، کاهش دهیم.

ارزشگذاری سرمایه فکری ریسک هایی نیز باخود به همراه دارد و بزرگترین آن ها استفاده از قضاوت در این کار است. چرا که مانند دیگر استانداردهای حسابداری معیارهای ثابتی برای شناسایی و اندازه گیری عناصر سرمایه فکری وجود ندارد. این ریسک تا حد زیادی با تشکیل کمیته ارزشگذاری سرمایه فکری که از الزامات پیاده سازی این کار است، کاهش می یابد. این کمیته متشکل از سطوح مختلف سازمانی از جمله مدیر عامل یا نماینده ای از مدیران ارشد، مدیران ارشد استراتژی، منابع انسانی، مالی، عملیات و مدیران میانی و نیز به فراخور نیاز کارکنان سطح پایینی بخش های مختلف سازمان است. علت تشکیل این کمیته با این سطوح، همگن شدن دیدگاه ها و قضاوت های مختلف انجام شده است. در کمیته ارزشگذاری سرمایه فکری فردی به عنوان ناظر (ترجیحاً مستقل از سازمان) می بایست حضور داشته باشد تا در مواردی که اختلاف نظری میان اعضا وجود داشته باشد، از نظر و قضاوت ایشان استفاده شود.

ما به منظور ارزشگذاری سرمایه فکری ابتدا اکوسیستم سازمان را مورد مطالعه و بررسی قرارداده و پس از دریافت چشم انداز و اهداف و نگرش حاکمیتی آن سازمان عناصر اصلی سرمایه فکری را به تفکیک مشخص کرده و به هریک از آنها بر اساس شاخص های طراحی شده و منحصر به فرد آن اکوسیستم، وزن می دهیم.

این روش الهام گرفته از روش کارت امتیاز متوازن است. پس از تعیین و وزن دهی به شاخص های ارزیابی عناصر سرمایه های فکری، امتیازات را به تفکیک هر شرح شغل و شاغل آن تخصیص می دهیم.
جمع آوری و نهایی سازی امتیازات به دو طریق سطوح سازمانی به پایین و پایین به بالا انجام می شود. چرا که تنها در این حالت است که کارکنان حس ارزشمندی بیشتری تجربه کرده و با شفافیت بیشتری در ارزشگذاری مشارکت می کنند.

پس از نهایی سازی امتیازات و تصویب آن توسط کمیته ارزشگذاری، تیم متخصص مالی ارزشگذاری بر اساس مدل های اندازه گیری طراحی شده، سرمایه فکری را در قالب اطلاعات کمی ارایه می نمایند. این اطلاعات، همان مبلغی است که در صورت وضعیت مالی، در بخش دارایی های نامشهود و تحت عنوان “سرمایه فکری” ارایه خواهد شد.

اهمیت اجرا

ارزشگذاری سرمایه فکری به عنوان یک قلم دارایی نامشهود و همچنین تهیه بیانیه سرمایه فکری به عنوان یکی دیگر از صورت های مالی که تغییرات هر یک از عناصر سرمایه فکری شامل سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی و سرمایه رابطه ای را برای یک دوره مورد بررسی نشان می دهد، با دو رویکرد تحقق اهداف داخلی و اهداف خارجی تهیه می شود. با اجرای این کار و افشای اطلاعات سرمایه فکری، علاوه بر رعایت الزامات پیش رو از سوی انجمن بین المللی گزارشگری یکپارچه (IIRC)، عدم تقارن اطلاعاتی در استفاده کنندگان داخلی و خارجی از صورت های مالی و حاکمیت شرکت به کمترین میزان خود رسیده و ارزش پیشنهادی به سطح بالایی می رسد.

مزایای استفاده

از  اهداف داخلی تهیه و افشای بیانیه سرمایه فکری می توان به مواردی همچون استراتژی حمایتی، اطمینان از به روزرسانی و به اشتراک گذاری سیستماتیک دانش و مدیریت آن اشاره کرد. جهت تحقق اهداف خارجی نیز می توان از بیانیه سرمایه فکری به عنوان ابزاری برای انتقال اهداف، خلاقیت ها و نتایج مدیریت دانش به گروه های هدف از جمله مشتریان، شرکای تجاری، کارکنان بالقوه، ذینفعان و سرمایه گذاران استفاده کرد.